عشق مامان و بابا

خرید سیسمونی

دختر گلِ مامان سلام پرنسسِ من چه حس زیبایی دارم هر چقدر به زمان تولدت نزدیکتر میشم و تکون خوردناتو بیشتر حس میکنم.جدیدا موقع خواب و نصف شبم شما همش دوست داری بازی کنی خیلی ماشاالله هوشیار شدی قربونت برم. دیگه با مامان جون و خاله ها میریم و برای شما سیسمونی میخریم. نمیدونی مامان و بابا چه ذوقی میکنیم وسایلای ناز و کوچولوی شمارو میبینیم.بابا امیرجونم همش لباسا و مخصوصا جورابای شمارو بغل میکنه و بوس میکنه.فدایِ تو من بشم. مامان جون زحمت کشیدن یه سرویس خواب سفید رنگ زیبا برای شما خریدن کلی چیزای خوشگل و ناز که فقط برازنده شماست.انشاالله هر چه زودتر صحیح و سالم بدنیا بیای و این وسایلای خوشگلو برات استفاده کنم نازنینم بی صبرانه منتظ...
24 مهر 1397

حس زیبای تکون خوردن

سلام فرشته کوچولوی مامان،پرنسس زیبام چند وقتی هست که مامان میخوام از حس های زیبای مادرانم برات بگم از تکون خوردنای قشنگت ولی با شروع مدارس یکم مشغله داشتم عشقم.مامانو ببخش... بگذریم....ننیدونی چندوقته چقدر حس کردنت برام لذت بخش شده هر دفعه که میرم پیش دکتر عیدی نگرانیهام کمتر میشه آخه مامانی هم خییییلی مراقبت هست از حق هم نگذریم بابا امیر خیلی هوای مارو داره. تکونای شما هم واسه مامانی هم واسه بابایی انقدر جذاب و شیرینه که نصف وقت روزمون رو میذاریم واسه حس کردن تکونات. الانم داری شیطونی میکنی.قررررربونت برم چقدر شیرینی.معجزه خدایی. جدیدا هم یکم حال مامانی خوب نیست پاهام درد میکنه مدام معدم میسوزه همه میگن دخترت داره مو در میاره...
11 مهر 1397
1